برآورد جمعیتی فوک های کاسپین از یک میلیون و 200هزار به 70 هزار رسیده و میتواند برای اکوسیستم خزر خطرناک باشد. مدیر مرکز حفاظت از فوک خزری درباره این حیوان بامزه و راههای حمایت از آن میگوید
نویسنده : علیرضا کاردار | روزنامهنگار
قرارگرفتن نام فوک خزری در فهرست قرمز از سال 2008
دکتر امیر شیرازی، دام پزشک 40 سالهای است که حدود 10 سال از عمرش را صرف حفاظت از فوک کاسپین کرده است. او که در ایران تحصیل کرده و دوره تکمیلی آشنایی با پستانداران دریایی را در مرکزی تخصصی در هلند گذرانده، از آغاز کارش میگوید: «ما با یک مجموعه بیمارستان سگ دریایی در هلند که رئیس آن خانم «لنی هارت» برای همایشی به ایران آمده بود، آشنا شدیم. این آشنایی باعث شد که من و مرحوم «دکتر محمدمصطفی شاهی فردوس» با فوک خزری بیشتر آشنا شویم و اصول حفاظت از این گونه را یاد بگیریم. در سال 2000 تلفات سنگین (حدود 10 هزار) فوک خزری در سواحل پنج کشور حاشیه دریای خزر مشاهده شد. علت آن بیماری ویروسی بود که از سگ سانان و سایر پستانداران دریایی به فوکها منتقل شده بود. این اتفاق باعث شد که فوکهای کاسپین بیشتر در مرکز توجه قرار بگیرند. تحقیقات گستردهای از سوی دانشمندان کشورهای مختلف مانند روسیه، کشورهای اروپایی و حتی ژاپن انجام و نیروهایی به منطقه فرستاده شد. درنهایت در سال 2008 به دلیل بررسیها و تخمینها، نام فوک خزری با کاهش 95 درصدی جمعیت وارد فهرست قرمز و این جانور در خطر انقراض معرفی شد. از آن زمان فعالیتهای حفاظتی شکل جدیتری گرفت. در سال 2010 ما(همراه با مرحوم شاهیفردوس) مرکز حفاظت فوک خزری را در استان گلستان و محلی که مشاهدات از حضور فوک بیشتر بود، یعنی در جزیره آشوراده تاسیس کردیم.» در ادامه دکتر شیرازی فعالیتهای این مرکز را چنین توضیح میدهد: «از ابتدا سرمایهای نداشتیم و کمکهای دولتی هم وجود نداشت. اصلا قرار نبود از دولت کمک بگیریم تا بتوانیم مستقل بمانیم و اگر اقداماتی از نهادهای دولتی دیدیم بتوانیم با استقلال از آنها انتقاد کنیم، پیگیر باشیم و دست و بالمان بسته نباشد. فعالیتهای مرکز به چند دسته تقسیم میشود؛ کار مستقیم مانند امداد و نجات، درمان و تیمار فوکهای آسیبدیده تا زمان رهاسازی و فعالیت دیگر بحث آموزش مردمی و سازمانهاست. از ماهی گیران گرفته تا خانواده آنها به ویژه بچهها که نسل بعدی هستند که جذب فعالیت در دریا میشوند. فعالیت بعدی هم پژوهش و تحقیقات است که باعث میشود بدانیم به چه سمتی باید برویم.»
مشکلات مالی، سد راه حمایت از فوک خزری
رئیس مرکز حفاظت از فوک خزری از مشکلات مالی پیش رویش چنین میگوید: «ساخت عروسکها و محصولات دیگر برای قطع وابستگی ما راه افتاد تا از بازارچهها و غرفههای محلی استفاده کنیم که خب هنوز به این مرحله نرسیدهایم. چون نیروها داوطلب هستند، هزینهای ندارند ولی برای تیمار فوکها و خرید دارو مدتی از دوستان کمک میگرفتیم. زمانی هم فروش عروسکها بهتر بود و از آن طریق هم کسب درآمد میکردیم. کمکهای بینالمللی هم به دلیل مشکلات نقل و انتقال ارز امکانپذیر نیست. از فروش محصولات فرهنگی مثل کتاب و سیدی و... هم گاهی درآمدی حاصل میشود. متاسفانه با این تورم هم سرمایهگذار برای تولید نداریم و هم مردم استقبال کمتری دارند. از سازمان های دولتی انتظار کمک مالی نداریم ولی پیشنهاد میدهیم که اگر همایشی دارید از این هدایای ما بخرید. بعضی سازمانها هم میگویند ما میخواهیم درباره فوک خزری در همایش صحبت کنیم و شما به ما هدیه بدهید! پیشنهادهایی هم از سازمانهایی داشتهایم که میخواستند کمک کنند ولی این کارشان پوششی بود برای آسیبهایی که به طبیعت میزدند. برای همین دستمان بسته است و باید با حداقلها پیش برویم.»
عوامل تهدید کننده فوک خزری
دکتر شیرازی عوامل موثر در انقراض فوک کاسپین را چنین بیان میکند: «مهم ترین این عوامل آلایندههایی است که داخل دریای خزر حل شده و سالها پایدار میمانند که هم محیط زیست و هم موجودات اکوسیستم را نابود میکنند. این آلایندهها ناشی از صنایعی مانند پالایش نفت، سموم کشاورزی، پساب کارخانجات و فاضلاب شهری هستند که به صورت مستقیم یا با آب رودخانه وارد دریا میشوند. عامل بعدی شکار است که به ویژه در شمال خزر به صورت قانونی و غیرقانونی به طمع تجارت پوست، به ویژه نوزادان فوکها انجام میشود. عامل دیگر تغییرات اقلیمی است. فوک کاسپین باید در زمستان به مناطقی برود که سطح آب یخ میزند تا بتواند زادولد کند، ولی با گرم شدن هوا، یخها هم از بین میروند و محیط مناسب تولید مثل این موجودات نابود میشود. از طرف دیگر گرمایش زمین باعث میشود ویروسهایی که در مناطق سردسیر مانده بودند، با گرم شدن هوا دوباره شیوع پیدا کنند و باعث بیماری و تلفات شوند. یکی دیگر از عوامل تهدیدکننده فوک خزری تخریب زیستگاههاست. قلمروی فوکها به دو قسمت آبی و خشکی تقسیم میشود. فوکها گاهی برای استراحت، آفتاب گرفتن و تولید مثل باید به خشکی بیایند که متاسفانه هم محیطهای آبی و هم خشکی به دلیل فعالیتهای انسانی تخریب شدهاند. هم اکنون چند نقطه امن کوچک مانند شبه جزیره میانکاله و بوجاق در استان گیلان برای فوکها باقی مانده است. در فصل پاییز و موسم مهاجرت آنها، ماهی گیری بیرویه باعث میشود فوکها که موجوداتی خجالتی و ترسو هستند، از انسان فاصله بگیرند و قلمروی ساحلی نداشته باشند. در دریا هم به دلیل تردد و سروصدای کشتیها و قایقها و آلودگیها، قلمروی دریایی فوکها تخریب شده است. عامل دیگر که دلیل اصلی تلفات است تورهای ماهی گیری است که فوکها در آنها گیر میکنند. وقتی برای نجات تقلا میکنند، بیشتر گیر میافتند و در زیر آب بر اثر کمبود اکسیژن خفه میشوند. آشنا نبودن و ناآگاهی مردم عامل دیگر است. آگاه سازی و اطلاع رسانی مردم بسیار مهم است تا اکوسیستم دریاچه خزر و محیط اطراف و موجوداتش را نجات دهد. اگر مردم آگاه شوند، هم از دیگران و هم از مسئولان خواهند خواست که برای نجات محیط زیست تلاش کنند و همه در کنار هم مسئول باشند.»
حفاظت از طبیعت، حفاظت از بشر
دکتر شیرازی اهمیت توجه به محیط زیست را نه فقط برای فوکها و سایر حیوانات که برای انسانها هم لازم میداند و میگوید: «چهره زیبای فوک خزری میتواند برای مردم جذاب باشد و برای تبلیغات صنایع استفاده شود. در این شرایط اقتصادی از مردم انتظار زیادی نداریم. مهم ترین کمک مردم و رسانهها میتواند اطلاع رسانی باشد. بزرگترین مشکل ما میزان کم آگاهی است. هرچه این موجود بیشتر به مردم شناسانده شود، مردم آگاه تر می شوند و آسیبها و عوامل تهدیدکنندهاش را می شناسند. انداختن زباله، رهاکردن فاضلاب به رودخانهها و دریاها، برهمزدن آسایش سواحل و ... روی شرایط زیستی این گونه تاثیرگذار است. این مسئله ملی نه تنها بر فوک کاسپین که روی طبیعت و محیط زیستمان هم تاثیرگذار است. فضای مجازی و گوشیهایی که در دست مردم است هم ابزار اطلاع رسانی هستند تا بتوانیم طبیعتی پایدار و زیبا را در اطراف خود داشته باشیم. هرچه زمان میگذرد مردم بیشتر غرق زندگی و از این مسائل دور میشوند. در حالی که در دنیای امروز دغدغه اصلی حفاظت از محیط زیست و این ودیعههای الهی است. همان طور که در سازمان ملل هم اعلام شد زمان زیادی برایمان نمانده و اگر تا 20- 30 سال دیگر جلوی فرایند تخریب محیط زیست را نگیریم، دیگر راه برگشتی برای بشر نخواهد بود. حفاظت از طبیعت، حفاظت از نوع بشر و انسانهاست. وقتی تعادل و نظم آن را به هم میریزیم، خشم طبیعت آن بینظمی را اصلاح میکند. بنابراین توجه به طبیعت، توجه به نوع بشر است.»
منبع: خراسان
31 مرداد, 1401 18:17