در همین شرایط و در نوامبر سال 2000 جسد ادواردو آنیلی در بزرگراه تورینو-ساوانا در شمال ایتالیا و در نزدیکی شهر تورین پیدا شد. خودروی وی نیز که یک فیات کرومای خاکستری بود، روی پل رومانو و در حالی که چراغهای راهنمایش روشن و درهای آن باز بود، رها شده بود. پلیس ایتالیا مرگ ادواردو را خودکشی تشخیص داد اما در سال 2009 در ایتالیا ،کتابی درباره مرگ ادواردو آنیلی به قلم روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی، جوزپه پوپو، منتشر شد که مرگ ادواردو را قتل دانست که در پرونده امروز زندگیسلام با او گفتوگو کردهایم.
او از زمان خودش جلوتر بود
گفتوگوی اختصاصی با «جوزپه پوپو»، خبرنگار ایتالیایی که تا به حال 2کتاب مرتبط با قتل «ادواردو» نوشته
و از جزئیات زندگی او اطلاعات کمتر شنیده شدهای دارد
نرگس عزیزی | روزنامهنگار
داستان زندگی ادواردو آنیلی، داستانی پر رمز و راز است. جوزپه پوپو، خبرنگار و نویسنده ایتالیایی یکی از افرادی محسوب میشود که معتقد است ادواردو به قتل رسیده و تا امروز دو کتاب درباره مرگ دلخراش ادواردو نوشته است. این خبرنگار در گفتوگو با خراسان بیان
می کند: بیش از 20مدرک وجود دارد که نشان میدهد مرگ او خودکشی نبوده است. گفتوگوی ما با او، ابعاد جالبی از شخصیت ادواردو را به نمایش میگذارد و نشان میدهد که این شخصیت چقدر جلوتر از زمان خود بوده است.
به طور مستمر درباره اسلام تحقیق میکرد
اولین سوالی که با جوزپه در میان گذاشتیم، موضوع مسلمان شدن ادواردو بود. موضوعی که در رسانههای انگلیسی و ایتالیایی زبان بسیار کم به آن پرداخته میشود؛ گویی که اصلا روی نداده است! از جوزپه پرسیدیم که آیا مسلمان شدن ادواردو تنها یک ادعاست یا از نظر او واقعا اتفاق افتاده است؟ جوزپه در این زمینه، علاوه بر تایید مسلمان شدن ادواردو، درباره مسیری که او طی کرده بود هم کمی توضیح میدهدکه ادواردو سعی داشت وجود خود را به ارزشهای دینی متصل کند. البته توجه او بیشتر به بعد معنوی و عرفانی دین بود. برای دستیابی به این هدف، او مستمر در حال تحقیق بود. او در مسیر جستوجوهایش برای غنی کردن زندگی، مسلمان شد. این موضوع پیش از این، توسط بسیاری از آشنایان و دوستانش در تورین(شهری در ایتالیا) مورد تایید قرار گرفته است. سوال بعدی ما اما جواب چندان مفصلی دریافت نکرد. سوال درباره سفر ادواردو به ایران در سال 1981 میلادی(1360 شمسی) بود، اینکه به غیر از شرکت ادواردو در نماز جمعه از این سفر چه اطلاعات دیگری وجود دارد؟ جوزپه درباره این سفر خیلی خلاصه و در یک جمله جواب داد که «بله، او به ایران سفر کرد و عکسهایی از مراسم عمومی که در آن شرکت کرده است، وجود دارد.»
مخالف بود که ثروت تنها در دست عده معدودی باشد
در بخش دیگر سراغ رابطه ادواردو با خانوادهاش رفتیم. رابطهای پر از تنش که حرفو حدیث زیادی هم درباره آن وجود دارد. از جوزپه درباره روابط داخل این خانواده به ویژه در سالهای پایانی زندگی ادواردو پرسیدیم. صحبتهای او در این بخش، بعدی دیگر از شخصیت ادواردو را نشان میدهد؛ شخصیتی که باعث میشود جوزپه او را بسیار جلوتر از زمان خود، توصیف کند. جوزپه در پاسخ به سوال ما میگوید: «رابطه ادواردو با خانوادهاش پرمسئله بود. او اعتقادات خاص خودش را داشت؛ مثل اینکه فیات باید در خدمت مردم باشد، نه این که منافع مردم، فدای فیات شود. ادواردو به صلح جهانی فکر میکرد و امیدوار بود که با کنار گذاشتن تسلیحات و جنگ، بتوان اختلافات را با مذاکره حل و فصل کرد. او دنبال نسخه متفاوتی از کاپیتالیسم و سرمایهداری بود. او به دنبال سرمایهداری با چهرهای انسانی بود؛ اینکه ثروت تنها در دست عده معدودی افراد ثروتمند نباشد. در عین حال او خواهان توجه به حفظ محیطزیست در زمان تولیدات صنعتی بود. او توجه خاصی به طبیعت داشت. خلاصه اینکه او از زمان خودش، جلوتر بود و بینشی پیامبرگونه داشت. همه این ها یعنی همه عقاید او باعث شد که او از شرکت چندملیتی فیات اخراج شود. این موضوع برای او دشوار بود. او را به حاشیه راندند و ادواردو که اهل درگیری نبود، خود را کنار کشید. خانواده حتی با وجود اینکه از علاقه او به تیم یوونتوس اطلاع داشت اما حاضر نشد که به او مدیریت این باشگاه را بدهد. علاوه بر این، خانواده او را از نزدیک به صورت مستمر تحتنظر داشت. آن ها به بهانه موادمخدر برای او مراقب گذاشته بودند. البته ادواردو به رغم این محدودیتها چند دوست و همراه برای خودش داشت که در کنار آنها میتوانست آزادی را تجربه کند.»
20 مدرک دارم که ادواردو خودکشی نکرده است
و اما سوال آخر ما از جوزپه، حول جنجالیترین بخش زندگی ادواردو، یعنی مرگ او بود. اختلاف نظر در این بخش هنوز بعد از گذشت 20 سال از فوت او، وجود دارد و در حالیکه خانواده اصرار به خودکشی او دارند، بسیاری معتقدند او به قتل رسیده است. اما جوزپه درباره مرگ او چه میگوید؟ جوزپه تا به حال دو کتاب درباره پرونده مرگ ادواردو با عناوین «هشتاد متر رمز و راز؛ مرگ دلخراش ادواردو آنیلی» و «جرمی به غایت پیچیده؛ تحولات پرونده و افشاگریهای جدید در مورد مرگ دلخراش ادواردو آنیلی» نوشته است. پوپو را میتوان خبرنگاری متخصص در این زمینه که تمام شواهد را با دقت بررسی کرده است، در نظر گرفت. او در پاسخ به این سوال که مرگ ادواردو خودکشی بوده یا قتل؟ میگوید: «من در دو کتاب خود، حداقل به بیست مدرک اشاره کردهام که ثابت میکند ادواردو خودکشی نکرده، بلکه کشته شده است.» البته جوزپه درباره به قتل رسیدن ادواردو، انگیزههای مالی را پررنگ میداند، مسائل مالی که یک سرش به فسادهای مالی احتمالی سرمایهگذاران فیات و فرار مالیاتی آنها میرسد که خیلی ها در این فساد های مالی رد پای صهیونیست ها را پر رنگ می دانند. او در ادامه این موضوع میگوید: «در موضوع قتل ادواردو، به او پیشنهاد شده بود تا پولی بگیرد و از سهم خود از ثروت خانواده بگذرد، موضوعی که او رد کرده بود. من معتقدم کسی در این بین نگران بود که ادواردو، دیر یا زود متوجه نقش فیات و سرمایه آن در سطوح بینالمللی و بازیهای این شرکت در «گریزگاههای مالیاتی» شود. کسی میترسید ادواردو این اطلاعات را به دست بیاورد و آن وقت در مقابل آن موضعگیری کند.» در خور ذکر است که پوپو قبلا درباره دلایل این ادعا در کتابش نوشته بود: «هیچ فردی وی را ندیده که از روی پلی که روی بزرگراهی است که در هر لحظه خودروهای فراوانی از روی آن میگذرد، به پایین بپرد. ضمناً در آن زمان ادواردو میلنگیده است و از عصا استفاده میکرده و حداقل دو دقیقه طول میکشیده که از دیواره بزرگراه بالا برود و خود را پایین بیندازد و این احتمال دیده شدن را بالا میبرد. ضمناً دیده شده که وی کمربند و بند کفشش بسته بوده، با وجودی که از هشتاد متری به پایین پرت شده است. آن چه شکها را بیشتر میکند، این است که وی را سریعاً به خاک سپردهاند، بدون اینکه کالبدشکافی انجام دهند.»